به گزارش مشرق، علیرضا دبیر نایبرئیس کمیته ملی المپیک درباره بازیهای آسیایی، نتایج کاروان ایران، صحبتهای مختلفی را مطرح کرد که متن گفتوگو را در زیر میخوانید:
بازیهای آسیایی اینچئون را چطور دیدید؟
اعتقاد دارم دولت باید به کمیته ملی المپیک کمک کند و کمیته نیز همراه با دولت باشد، دولت و مجلس محترم باید به وزارت ورزش کمک کنند. بودجه را از سال 94 به بعد ویژه تر ببینند و به کمیته ملی المپیک کمک ویژه کنند. باید این حمایت در ادارات کل ورزش استانها و فدراسیونها تسری یابد. به اعتقاد من در یک برنامهریزی 12 تا 16 ساله به شرطی که از امروز شروع کنیم، میتوانیم کره و ژاپن را بگیریم. البته درباره چین این حرف را نمیزنم چون برای رسیدن به آن سطح باید در همه زمینهها رشد کنیم؛ از نظر اقتصادی، علمی، فرهنگی و جمعیتی. وقتی همه چیز رشد کند آن موقع میتوانیم چین را بگیریم. اما درباره ژاپن و کره اعتقاد دارم در برنامه بلند مدت 12 تا 16 ساله میتوان این کار را انجام داد.
حتی در رشتههای تفکیکی؟
ما مردمی اعتقادی هستیم و در یکسری رشتهها خودمان نیز دوست نداریم شرکت کنیم، اما ورزشهای پایه چیست؟ باید در دوومیدانی، شنا، ژیمناستیک، قایقرانی و برخی ورزشهای مدالآور کار ویژه کنیم.
تیراندازی هم به همین صورت است.
بله، باید روی این رشتههای پرمدال سرمایهگذاری کنیم. وزارت ورزش باید شهرداریها و آموزش و پرورش را درگیر کار کند. شنا، دوومیدانی و ژیمناستیک ورزشهای پایه هستند و باید در مدارس استعدادیابیها را شروع کنیم. برنامه ششم دولت باید شهرداری و آموزش و پرورش را درگیر کار کند.
این حرفها چند بار زده شده ولی هیچ اتفاقی رخ نداده است.
در برنامه ششم مجلس، باید آنها را موظف کند، نه به همکاری. میدانید حُسن این کار چیست؟ اگر رشتههای پایه تقویت شوند در رشتههای دیگر هم تاثیرگذار هستند و اگر ورزشکاری نخواهد اینها را ادامه دهد میتواند در رشتههای دیگر کار کند آن وقت است که ورزش ایران تکان میخورد. تا کی میخواهیم دلمان را به کشتی و تکواندو خوش کنیم؟ گریزی نداریم و باید روی ورزشهای پایه سرمایهگذاری کنیم.
درباره عملکرد بانوان نظرتان چیست؟
از آنها تشکر میکنم، از همه بانوانی که حضور داشتند. مربیان، ورزشکاران، داوران که برای دختران ما الگو هستند. آنها نشان دادند حجاب محدودیت نیست و اگر از ظرفیتهای آنها استفاده شود در رنکینگ کاروان ایران موثر خواهند بود. باید در ورزش بانوان هم جدی سرمایهگذاری کنیم، نمیگویم هزینه چون این سرمایهگذاری است. در ورزش هر چقدر اعتبار بگذاریم هزینه نیست، سرمایهگذاری است. بانوان را ببینید نشان دادند با حجاب هم میشود آمد. باید برنامه ویژه برایشان داشته باشیم، در ورزشهای رزمی، تیراندازی، قایقرانی و یا کبدی خیلی از بانوان میتوانند مدالآور باشند.
هند یکی از رقیبان ایران در بازیهای آسیایی است. البته این کشور فاصله زیادی با ما داشت. نظرتان در این باره چیست؟
فکر می کنم باید از شما بخواهم که این حرف من را ثبت کنید. در 20 سال آینده این کشور با چین رقابت میکند. هند حتما در ورزش بالا میآید و رشد میکند. در دوره ما این کشور زنگ تفریح بود اما حالا در همه رشتهها مدال گرفته است. همان راهی که چین رفته هند هم همان راه را میرود. اقتصادش را قوی کرد، حالا در ورزش هم سرمایهگذاری میکند. قطعا هند در 20 سال آینده رقیب اصلی چین میشود نه در بازیهای آسیایی بلکه در المپیک هم میتواند رقیب آمریکا و چین شود.
الان اگر بخواهیم ارزیابی کلی از کاروان ایران داشته باشیم چه میگویید؟
همه میگویند نتایج خوب بوده، اما اعتقاد دارم گامی رو به جلو نداشتیم اما خوب، وضع موجود را حفظ کردیم. قزاقستان از 18 مدال طلا رسید به 28 مدال، ما یک طلا اضافه کردیم، پس ما ثبات داشتیم. به نظرم باید ما بیشتر از این که روی بردهایمان فکر کنیم باید باختها را آنالیز کنیم. اگر میخواستیم قزاقها را بگیریم باید به فدراسیون بوکس رسیدگی میکردیم . قزاق 6-5 تا طلا در بوکس گرفت اگر 4-3 تا ما میگرفتیم در مجموع رقابت کاروانی هم برابر میشدیم. اگر میخواهیم قزاق را نقطه مقابل قرار دهیم باید روی بوکس سرمایهگذاری ویژه کنیم، اما من میگویم ما نباید هدفمان قزاقستان باشد، این اشتباه استراتژیک است. میگویند جهانی فکر کن، دهکدهای تصمیم بگیر. اگر هدف این باشد که کره و ژاپن را بگیریم، اتوماتیکوار قزاقستان را پشت سر میگذاریم. ببینید، یک ورزشکار قزاق در شنا سه طلا میگیرد، چرا ما نتوانیم؟ ما محکوم به تدوین استراتژی درست هستیم. بنابراین در مجموع بازهم تاکید می کنم که ما ثبات داشتیم و باید ببینیم در این بازیها چه چیزی را به دست نیاوردیم؟ یعنی روی باختهایمان باید آسیبشناسی کنیم.
رزمیها چطور بودند؟
به ورزشکاران کاراته و ووشو خسته نباشید میگویم. ای کاش این دو رشته هم المپیکی شوند. من ترجیح میدهم المپیکی فکر کنم. اگر این رشتهها المپیکی بودند میتوانستند به ما کمک کنند. با توجه به اینکه این دو رشته در المپیک نیستند به همین دلیل میگویم باید برای کشتی، تکواندو، وزنهبرداری و ... در کوتاه مدت برنامه خاص داشته باشیم و برای آینده روی شنا، دوومیدانی و ژیمناستیک و ... سرمایهگذاری کنیم. درباره تکواندو هم باید بگویم جزو موفقترینها بودند و باعث افتخار.
والیبالیها هم خسته بودند، اما طلا را گرفتند.
باید بگویم مسئولان و ورزشکاران این رشته خودشان را باور کردهاند. آنها دو گیم فقط از دست دادند با آن همه خستگی که داشتند. درباره بسکتبال هم باید بگویم هنوز آنها را طلایی میبینم. این اولین فینال بود و آنها اولین مدال را کسب کردند.
سیر صعودی داشتند و همه انتظار طلا داشتند.
بسکتبال روبه رشد است، والیبال هم همینطور. درباره تیراندازی و تیراندازی با کمان هم اعتقاد دارم هنوز از ظرفیت آنها به خوبی استفاده نکردهایم. این رشتهها جایی است که بانوان ما ظرفیت زیادی دارند. ما مسلمان هستیم و پیامبر فرموده که شنا، تیراندازی و سوارکاری یاد بگیریم. در اینجا هم موظف به سرمایهگذاری هستیم. باید بچهها را آماده کنیم، فدراسیونها را تجهیز کنیم و بدانیم که در این رشتهها فاصله ما با دنیا زیاد نیست. اینها رشتههای المپیکی هستند و میتوانند مدال بگیرند. نتایج شکست و پیروزی کاروان ایران اول به کشتی و بعد تکواندو گره خورده است. خاطرتان باشد در بازی های آسیایی در بوسان هر دو این رشته ها یک طلا گرفتند و در نتیجه کاروان ایران شکست خورد، اینجا در اینچئون با هم 10 طلا گرفتند و مجموعا 50 درصد بار کاروان را بر دوش کشیدند. این خودش برای این دو رشته اضطرابآور است.
درباره جودو و وزنهبرداری نقد زیادی شد.
دوره قبل قهرمانان زیادی در جودو بودند اما باید قبول کنیم سبک دنیا عوض شده است. قبلا خیلیها کشتیگیر بودند و به جودو میرفتند و با سبک کشتی رقابت میکردند، اما حالا سبک عوض شده است. ما باید جودوکار داشته باشیم. به کمک فدراسیون جودو برویم و از فدراسیونها برنامه جامع بخواهیم و بر اساس آن حمایت کنیم و بودجه بدهیم.
وزنهبرداری و قایقرانی چطور؟
وزنهبرداری رشته المپیکی است. و ما در ریو از این رشته انتظار مدال داریم. حالا هم خانواده این رشته باید دور هم جمع شوند و از فدراسیونشان حمایت کنند. انسجام میتواند ضامن پیروزی آنها باشد. درباره فدراسیون قایقرانی هم میگویم اگر فدراسیون به حال خود رها نمیشد میتوانست روند طبیعی پیشرفت خودش را طی کند و شک نکنید که لااقل پنج مدال میگرفت اما نبود رئیس و بلاتکلیفی، هنگام نتیجهگیری به این شکل خودش را نشان میدهد. باید برنامه بخواهیم و از رئیس جدید فدراسیون حمایت کنیم.
فکر میکنید کشتی انتظارات را برآورده کرد؟
کشتی مانند گذشته وظیفه خودش را انجام داد. من همیشه گفتهام چه بخواهیم چه نخواهیم باید در هیات رئیسه فیلا حضور داشته باشیم نه به صورت نمایشی. در تصمیمات کشتی در کدامیک دخیل هستیم؟ وقتی در تصمیمات اساسی اثرگذار شدیم بعد میتوانیم حرف موثر بزنیم. روسها چرا اینقدر قوی هستند؟ چون چند مدیر پرنفوذ و موثر در فیلا دارند. نمود این تاثر مشخصا در کمیته داوران فیلا پیداست.
الان کرسی گرفتن پیچیده شده چطور میتوانیم به این سمت برویم؟
می خواهم یک مثال عینی بزنم. کشورهای غیرمتعهد چطور شکل گرفتند؟ وقتی دیدند در شورای امنیت جایگاهی ندارند این کار را انجام دادند. داشتههایشان را روی هم گذاشتند و گروهی را تشکیل دادند. در ورزش و مشخصا کشتی هم می توان این الگوها را مورد توجه قرار داد.
الان با ارزیابی که دارید کدام کشورها میتوانند به ما کمک کنند؟
خیلیها رای پراکنده و سازماندهی نشده دارند. به عنوان مثال عراق، رای عراق با روسیه قدرتمند یکی است. پاکستان، قطر و افغانستان، ترکیه و حتی آمریکا و کانادا و کشورهای آمریکای لاتین ...
در المپیک وقتی بحث عبدولی مطرح شد گفتیم مارتینتی این کار را انجام میدهد حالا هم لالوویچ آمده است. این روسا چقدر در نتیجه موثر بودهاند؟
در سال 2001 نه به شدت عبدولی اما در فینال جهانی این اتفاق برای خود من هم رخ داد. بنابراین من عبدولی را کاملا درک میکنم. با آگاهی از چینش داوری میتوان فهمید میخواهند چه کاری انجام دهند. از قدیم این کار بوده.
چرا دنبال تغییر نیستیم؟
اگر میخواهیم تغییر ایجاد شود اول باید دیپلماسی قوی داشته باشیم. مثلا با همان کشورهایی که صحبت شان شد یک اتحاد 30 رایی بسازیم، بعد به واسطه این اتحادکرسی بگیریم و تغییر ایجاد کنیم.
با مارتینتی صحبت کردیم و گفتیم کشوری مثل قطر کرسی دارد ولی ایران نیست، به من گفت حرف اول را اسپانسر میزند یعنی منابع مالی، در این حیطه میتوانیم ورود کنیم؟
ببینید گام اول دیپلماسی است. اگر میخواهیم رای بعضی از کشورها را بگیریم، اول باید به آنها کمک کنیم، مثلا مربی برایشان بفرستیم این هم یک نوع دیپلماسی است. پس اگر میخواهیم در انتخابات بعدی نماینده داشته باشیم از همین حالا باید شروع کنیم. ما حتی میتوانیم روی کشورهایی مانند ژاپن و مغولستان هم کار کنیم. صرف شرکت در مسابقات نشان نمیدهد ما هستیم. قطر بهتر از ما عمل کرده است. اگر قوی نشویم شک نکنید در المپیک هم میتوانند این کار را انجام دهند. در المپیک ما روز دوم مسابقات کشتی دو طلا گرفتیم، اما روز سوم کمر به حذف عبدولی بستند البته از قاسم رضایی غافل شدند و او آهسته بالا آمد و طلا گرفت. یادمان باشد نتایج کشتی با یک اخطار تغییر میکند. روزی هم که کشتی آزاد 4 طلا گرفت به آقای وزیر گفتم آنها دیگر نمیگذارند این روند مدالآوری ادامه پیدا کند.
اگر بخواهید به عملکرد کشتی در بازیهای آسیایی اینچئون نمره بدهید چه نمرهای میدهید؟
کشتی وظیفه خودش را انجام داد. آزاد و فرنگی البته از هم جدا هستند، اما کشتی ما از قدیم بدشانسی داشته که همیشه بازیهای آسیایی و جهانی با هم تقریبا همزمان هستند. اما به شما بگویم برای المپیک باید برنامهریزیمان عوض شود. درباره فرنگی هم خسته نباشید به کادر فرنگی میگویم. اما هنوز هم اعتقادم این است که محمد بنا باید باشد.
بحث دیگری هم که وجود دارد بی انگیزگی برای میزبانی بازیهای آسیایی است...
بله؛ کشورها رغبتی برای گرفتن میزبانی این بازیها ندارند. کسانی که میزبان المپیک و جام جهانی میشوند میدانند این سرمایه برگشت دارد. آنها هزینه سنگین میکنند، اما میگویند همه دنیا شهر ما را میشناسد. این شهر تا 20 سال برند میشود. مثلا جام جهانی یا المپیک یک ماه روی آنتن تمام رسانههای دنیا میرود و آن کشور یا شهر تبلیغ میشود . اما این اتفاق در بازیهای آسیایی رخ نمیدهد و شورای المپیک آسیا هم این را میداند. مشخصا الان چین و ژاپن تمایلی برای گرفتن میزبانی بازیهای آسیایی ندارند. ژاپن دنبال المپیک است، قطر میزبانی جام جهانی میگیرد حالا وقت این است بازیهای آسیایی به آسیای میانه برود. باید مسئولان آسیا فکری کنند تا میزبانی آورده اقتصادی داشته باشد.
در اینچئون هم شاهد بودیم ورزشگاهها خالی بود و تماشاگران استقبال نمیکردند.
بله؛ حتی خیلیها نمیدانستند این مسابقات اصلا در کجا برگزار میشود.
شما آنجا بودید، مسئولان نگران بودند؟
مگر میشود نگرانی نداشته باشند. شاید اگر توان خود شیخ احمد نبود این رویداد به مشکل میخورد.
ما برای بازیهای آسیایی رشتهها را سطحبندی کردیم، فکر میکنید رشتههای درجه 3 برای مسابقات آینده اعزام میشوند؟
من با اینکه کاروان کیفی بفرستیم موافق نبودم، چون ورزشکار باید ببازد تا ببرد. باخت با شکست فرق دارد. اعتقاد دارم باید ورزشکار را بفرستیم تا میدان ببیند. ورزشکار تا نبازد، نمیبرد.
برای دوره بعد چه کار کنیم؟
اول برنامهریزی. یکی بلندمدت 12 تا 16 ساله. دوم برنامه میانمدت برای بازی های جاکارتا و کوتاه مدت برای المپیک ریو. ضمن اینکه باز هم تاکید میکنم اصرار صرف بر کاروان کیفی چندان منطقی نیست. وقتی میگوییم هند رقیب ماست برای این است که آنها تعداد بالایی مدال برنز دارند که این به طلا تبدیل خواهد شد. تبدیل مدال برنز ورزشکاران به طلا خیلی راحتتر از طلا گرفتن ورزشکارانی است که اصلا میدان بزرگ ندیدهاند.
حالا با پایان بازیهای آسیایی جلسات شما از کی شروع میشود؟
احتمالا اولین جلسه هیات اجرایی روز شنبه برگزار میشود. ما باید با جدیت عملکردمان را آسیبشناسی کنیم چون به نظر من بررسی علت باختها مهمتر از هر کار دیگر است.
روی بردها هم میتوان مدیریت کرد.
بله، به عنوان نمونه تکواندوکاران ما از حالا درگیر کسب سهمیه شدهاند، کشتی و وزنهبرداری و سایر رشتهها هم باید سهمیه بگیرند. حالا زنگ خطر هم توسط هند زده شده است. به نظرم این کشور در ورزش بسیار خطرناک شده است. ما باید نقاط ضعف و قوت حریفان را ببینیم و برنامهریزی استراتژیک داشته باشیم. عیار ورزش یک کشور در المپیک مشخص میشود بعد از آن بازیهای آسیایی.
درباره رسانهها چه نظری دارید؟ آنها به بازیهای آسیایی چطور پرداختند؟
باید از رسانه ملی تشکر ویژه کرد. خیلیها نمیدانستند بازیهای آسیایی کجا برگزار میشود، اما در ایران صدا و سیمای ما تمام ملت را متوجه این رویداد کرد. تمام رسانهها چه مکتوب، چه مجازی و چه شنیداری زحمت کشیدند. صدا و سیمای ما بعد از تلوزیون چین بهترین استودیو را گرفت و یکی از دلایلی که ایران توانست مسابقات را خوب پوشش دهد به خاطر این بود که مکان خوبی داشتند.
در پایان و سوال آخر اینکه بازیهای غرب آسیا در ایران کی برگزار میشود؟
قبل از عید که جلسه داشتیم تصمیم گرفتیم به تاخیر بیفتد، حالا باید در هیات اجرایی مطرح شود. ما باید ببینیم این میزبانی چه حاصلی برای کشور ما دارد.
بازیهای آسیایی اینچئون را چطور دیدید؟
اعتقاد دارم دولت باید به کمیته ملی المپیک کمک کند و کمیته نیز همراه با دولت باشد، دولت و مجلس محترم باید به وزارت ورزش کمک کنند. بودجه را از سال 94 به بعد ویژه تر ببینند و به کمیته ملی المپیک کمک ویژه کنند. باید این حمایت در ادارات کل ورزش استانها و فدراسیونها تسری یابد. به اعتقاد من در یک برنامهریزی 12 تا 16 ساله به شرطی که از امروز شروع کنیم، میتوانیم کره و ژاپن را بگیریم. البته درباره چین این حرف را نمیزنم چون برای رسیدن به آن سطح باید در همه زمینهها رشد کنیم؛ از نظر اقتصادی، علمی، فرهنگی و جمعیتی. وقتی همه چیز رشد کند آن موقع میتوانیم چین را بگیریم. اما درباره ژاپن و کره اعتقاد دارم در برنامه بلند مدت 12 تا 16 ساله میتوان این کار را انجام داد.
حتی در رشتههای تفکیکی؟
ما مردمی اعتقادی هستیم و در یکسری رشتهها خودمان نیز دوست نداریم شرکت کنیم، اما ورزشهای پایه چیست؟ باید در دوومیدانی، شنا، ژیمناستیک، قایقرانی و برخی ورزشهای مدالآور کار ویژه کنیم.
تیراندازی هم به همین صورت است.
بله، باید روی این رشتههای پرمدال سرمایهگذاری کنیم. وزارت ورزش باید شهرداریها و آموزش و پرورش را درگیر کار کند. شنا، دوومیدانی و ژیمناستیک ورزشهای پایه هستند و باید در مدارس استعدادیابیها را شروع کنیم. برنامه ششم دولت باید شهرداری و آموزش و پرورش را درگیر کار کند.
این حرفها چند بار زده شده ولی هیچ اتفاقی رخ نداده است.
در برنامه ششم مجلس، باید آنها را موظف کند، نه به همکاری. میدانید حُسن این کار چیست؟ اگر رشتههای پایه تقویت شوند در رشتههای دیگر هم تاثیرگذار هستند و اگر ورزشکاری نخواهد اینها را ادامه دهد میتواند در رشتههای دیگر کار کند آن وقت است که ورزش ایران تکان میخورد. تا کی میخواهیم دلمان را به کشتی و تکواندو خوش کنیم؟ گریزی نداریم و باید روی ورزشهای پایه سرمایهگذاری کنیم.
درباره عملکرد بانوان نظرتان چیست؟
از آنها تشکر میکنم، از همه بانوانی که حضور داشتند. مربیان، ورزشکاران، داوران که برای دختران ما الگو هستند. آنها نشان دادند حجاب محدودیت نیست و اگر از ظرفیتهای آنها استفاده شود در رنکینگ کاروان ایران موثر خواهند بود. باید در ورزش بانوان هم جدی سرمایهگذاری کنیم، نمیگویم هزینه چون این سرمایهگذاری است. در ورزش هر چقدر اعتبار بگذاریم هزینه نیست، سرمایهگذاری است. بانوان را ببینید نشان دادند با حجاب هم میشود آمد. باید برنامه ویژه برایشان داشته باشیم، در ورزشهای رزمی، تیراندازی، قایقرانی و یا کبدی خیلی از بانوان میتوانند مدالآور باشند.
هند یکی از رقیبان ایران در بازیهای آسیایی است. البته این کشور فاصله زیادی با ما داشت. نظرتان در این باره چیست؟
فکر می کنم باید از شما بخواهم که این حرف من را ثبت کنید. در 20 سال آینده این کشور با چین رقابت میکند. هند حتما در ورزش بالا میآید و رشد میکند. در دوره ما این کشور زنگ تفریح بود اما حالا در همه رشتهها مدال گرفته است. همان راهی که چین رفته هند هم همان راه را میرود. اقتصادش را قوی کرد، حالا در ورزش هم سرمایهگذاری میکند. قطعا هند در 20 سال آینده رقیب اصلی چین میشود نه در بازیهای آسیایی بلکه در المپیک هم میتواند رقیب آمریکا و چین شود.
الان اگر بخواهیم ارزیابی کلی از کاروان ایران داشته باشیم چه میگویید؟
همه میگویند نتایج خوب بوده، اما اعتقاد دارم گامی رو به جلو نداشتیم اما خوب، وضع موجود را حفظ کردیم. قزاقستان از 18 مدال طلا رسید به 28 مدال، ما یک طلا اضافه کردیم، پس ما ثبات داشتیم. به نظرم باید ما بیشتر از این که روی بردهایمان فکر کنیم باید باختها را آنالیز کنیم. اگر میخواستیم قزاقها را بگیریم باید به فدراسیون بوکس رسیدگی میکردیم . قزاق 6-5 تا طلا در بوکس گرفت اگر 4-3 تا ما میگرفتیم در مجموع رقابت کاروانی هم برابر میشدیم. اگر میخواهیم قزاق را نقطه مقابل قرار دهیم باید روی بوکس سرمایهگذاری ویژه کنیم، اما من میگویم ما نباید هدفمان قزاقستان باشد، این اشتباه استراتژیک است. میگویند جهانی فکر کن، دهکدهای تصمیم بگیر. اگر هدف این باشد که کره و ژاپن را بگیریم، اتوماتیکوار قزاقستان را پشت سر میگذاریم. ببینید، یک ورزشکار قزاق در شنا سه طلا میگیرد، چرا ما نتوانیم؟ ما محکوم به تدوین استراتژی درست هستیم. بنابراین در مجموع بازهم تاکید می کنم که ما ثبات داشتیم و باید ببینیم در این بازیها چه چیزی را به دست نیاوردیم؟ یعنی روی باختهایمان باید آسیبشناسی کنیم.
رزمیها چطور بودند؟
به ورزشکاران کاراته و ووشو خسته نباشید میگویم. ای کاش این دو رشته هم المپیکی شوند. من ترجیح میدهم المپیکی فکر کنم. اگر این رشتهها المپیکی بودند میتوانستند به ما کمک کنند. با توجه به اینکه این دو رشته در المپیک نیستند به همین دلیل میگویم باید برای کشتی، تکواندو، وزنهبرداری و ... در کوتاه مدت برنامه خاص داشته باشیم و برای آینده روی شنا، دوومیدانی و ژیمناستیک و ... سرمایهگذاری کنیم. درباره تکواندو هم باید بگویم جزو موفقترینها بودند و باعث افتخار.
والیبالیها هم خسته بودند، اما طلا را گرفتند.
باید بگویم مسئولان و ورزشکاران این رشته خودشان را باور کردهاند. آنها دو گیم فقط از دست دادند با آن همه خستگی که داشتند. درباره بسکتبال هم باید بگویم هنوز آنها را طلایی میبینم. این اولین فینال بود و آنها اولین مدال را کسب کردند.
سیر صعودی داشتند و همه انتظار طلا داشتند.
بسکتبال روبه رشد است، والیبال هم همینطور. درباره تیراندازی و تیراندازی با کمان هم اعتقاد دارم هنوز از ظرفیت آنها به خوبی استفاده نکردهایم. این رشتهها جایی است که بانوان ما ظرفیت زیادی دارند. ما مسلمان هستیم و پیامبر فرموده که شنا، تیراندازی و سوارکاری یاد بگیریم. در اینجا هم موظف به سرمایهگذاری هستیم. باید بچهها را آماده کنیم، فدراسیونها را تجهیز کنیم و بدانیم که در این رشتهها فاصله ما با دنیا زیاد نیست. اینها رشتههای المپیکی هستند و میتوانند مدال بگیرند. نتایج شکست و پیروزی کاروان ایران اول به کشتی و بعد تکواندو گره خورده است. خاطرتان باشد در بازی های آسیایی در بوسان هر دو این رشته ها یک طلا گرفتند و در نتیجه کاروان ایران شکست خورد، اینجا در اینچئون با هم 10 طلا گرفتند و مجموعا 50 درصد بار کاروان را بر دوش کشیدند. این خودش برای این دو رشته اضطرابآور است.
درباره جودو و وزنهبرداری نقد زیادی شد.
دوره قبل قهرمانان زیادی در جودو بودند اما باید قبول کنیم سبک دنیا عوض شده است. قبلا خیلیها کشتیگیر بودند و به جودو میرفتند و با سبک کشتی رقابت میکردند، اما حالا سبک عوض شده است. ما باید جودوکار داشته باشیم. به کمک فدراسیون جودو برویم و از فدراسیونها برنامه جامع بخواهیم و بر اساس آن حمایت کنیم و بودجه بدهیم.
وزنهبرداری و قایقرانی چطور؟
وزنهبرداری رشته المپیکی است. و ما در ریو از این رشته انتظار مدال داریم. حالا هم خانواده این رشته باید دور هم جمع شوند و از فدراسیونشان حمایت کنند. انسجام میتواند ضامن پیروزی آنها باشد. درباره فدراسیون قایقرانی هم میگویم اگر فدراسیون به حال خود رها نمیشد میتوانست روند طبیعی پیشرفت خودش را طی کند و شک نکنید که لااقل پنج مدال میگرفت اما نبود رئیس و بلاتکلیفی، هنگام نتیجهگیری به این شکل خودش را نشان میدهد. باید برنامه بخواهیم و از رئیس جدید فدراسیون حمایت کنیم.
فکر میکنید کشتی انتظارات را برآورده کرد؟
کشتی مانند گذشته وظیفه خودش را انجام داد. من همیشه گفتهام چه بخواهیم چه نخواهیم باید در هیات رئیسه فیلا حضور داشته باشیم نه به صورت نمایشی. در تصمیمات کشتی در کدامیک دخیل هستیم؟ وقتی در تصمیمات اساسی اثرگذار شدیم بعد میتوانیم حرف موثر بزنیم. روسها چرا اینقدر قوی هستند؟ چون چند مدیر پرنفوذ و موثر در فیلا دارند. نمود این تاثر مشخصا در کمیته داوران فیلا پیداست.
الان کرسی گرفتن پیچیده شده چطور میتوانیم به این سمت برویم؟
می خواهم یک مثال عینی بزنم. کشورهای غیرمتعهد چطور شکل گرفتند؟ وقتی دیدند در شورای امنیت جایگاهی ندارند این کار را انجام دادند. داشتههایشان را روی هم گذاشتند و گروهی را تشکیل دادند. در ورزش و مشخصا کشتی هم می توان این الگوها را مورد توجه قرار داد.
الان با ارزیابی که دارید کدام کشورها میتوانند به ما کمک کنند؟
خیلیها رای پراکنده و سازماندهی نشده دارند. به عنوان مثال عراق، رای عراق با روسیه قدرتمند یکی است. پاکستان، قطر و افغانستان، ترکیه و حتی آمریکا و کانادا و کشورهای آمریکای لاتین ...
در المپیک وقتی بحث عبدولی مطرح شد گفتیم مارتینتی این کار را انجام میدهد حالا هم لالوویچ آمده است. این روسا چقدر در نتیجه موثر بودهاند؟
در سال 2001 نه به شدت عبدولی اما در فینال جهانی این اتفاق برای خود من هم رخ داد. بنابراین من عبدولی را کاملا درک میکنم. با آگاهی از چینش داوری میتوان فهمید میخواهند چه کاری انجام دهند. از قدیم این کار بوده.
چرا دنبال تغییر نیستیم؟
اگر میخواهیم تغییر ایجاد شود اول باید دیپلماسی قوی داشته باشیم. مثلا با همان کشورهایی که صحبت شان شد یک اتحاد 30 رایی بسازیم، بعد به واسطه این اتحادکرسی بگیریم و تغییر ایجاد کنیم.
با مارتینتی صحبت کردیم و گفتیم کشوری مثل قطر کرسی دارد ولی ایران نیست، به من گفت حرف اول را اسپانسر میزند یعنی منابع مالی، در این حیطه میتوانیم ورود کنیم؟
ببینید گام اول دیپلماسی است. اگر میخواهیم رای بعضی از کشورها را بگیریم، اول باید به آنها کمک کنیم، مثلا مربی برایشان بفرستیم این هم یک نوع دیپلماسی است. پس اگر میخواهیم در انتخابات بعدی نماینده داشته باشیم از همین حالا باید شروع کنیم. ما حتی میتوانیم روی کشورهایی مانند ژاپن و مغولستان هم کار کنیم. صرف شرکت در مسابقات نشان نمیدهد ما هستیم. قطر بهتر از ما عمل کرده است. اگر قوی نشویم شک نکنید در المپیک هم میتوانند این کار را انجام دهند. در المپیک ما روز دوم مسابقات کشتی دو طلا گرفتیم، اما روز سوم کمر به حذف عبدولی بستند البته از قاسم رضایی غافل شدند و او آهسته بالا آمد و طلا گرفت. یادمان باشد نتایج کشتی با یک اخطار تغییر میکند. روزی هم که کشتی آزاد 4 طلا گرفت به آقای وزیر گفتم آنها دیگر نمیگذارند این روند مدالآوری ادامه پیدا کند.
اگر بخواهید به عملکرد کشتی در بازیهای آسیایی اینچئون نمره بدهید چه نمرهای میدهید؟
کشتی وظیفه خودش را انجام داد. آزاد و فرنگی البته از هم جدا هستند، اما کشتی ما از قدیم بدشانسی داشته که همیشه بازیهای آسیایی و جهانی با هم تقریبا همزمان هستند. اما به شما بگویم برای المپیک باید برنامهریزیمان عوض شود. درباره فرنگی هم خسته نباشید به کادر فرنگی میگویم. اما هنوز هم اعتقادم این است که محمد بنا باید باشد.
بحث دیگری هم که وجود دارد بی انگیزگی برای میزبانی بازیهای آسیایی است...
بله؛ کشورها رغبتی برای گرفتن میزبانی این بازیها ندارند. کسانی که میزبان المپیک و جام جهانی میشوند میدانند این سرمایه برگشت دارد. آنها هزینه سنگین میکنند، اما میگویند همه دنیا شهر ما را میشناسد. این شهر تا 20 سال برند میشود. مثلا جام جهانی یا المپیک یک ماه روی آنتن تمام رسانههای دنیا میرود و آن کشور یا شهر تبلیغ میشود . اما این اتفاق در بازیهای آسیایی رخ نمیدهد و شورای المپیک آسیا هم این را میداند. مشخصا الان چین و ژاپن تمایلی برای گرفتن میزبانی بازیهای آسیایی ندارند. ژاپن دنبال المپیک است، قطر میزبانی جام جهانی میگیرد حالا وقت این است بازیهای آسیایی به آسیای میانه برود. باید مسئولان آسیا فکری کنند تا میزبانی آورده اقتصادی داشته باشد.
در اینچئون هم شاهد بودیم ورزشگاهها خالی بود و تماشاگران استقبال نمیکردند.
بله؛ حتی خیلیها نمیدانستند این مسابقات اصلا در کجا برگزار میشود.
شما آنجا بودید، مسئولان نگران بودند؟
مگر میشود نگرانی نداشته باشند. شاید اگر توان خود شیخ احمد نبود این رویداد به مشکل میخورد.
ما برای بازیهای آسیایی رشتهها را سطحبندی کردیم، فکر میکنید رشتههای درجه 3 برای مسابقات آینده اعزام میشوند؟
من با اینکه کاروان کیفی بفرستیم موافق نبودم، چون ورزشکار باید ببازد تا ببرد. باخت با شکست فرق دارد. اعتقاد دارم باید ورزشکار را بفرستیم تا میدان ببیند. ورزشکار تا نبازد، نمیبرد.
برای دوره بعد چه کار کنیم؟
اول برنامهریزی. یکی بلندمدت 12 تا 16 ساله. دوم برنامه میانمدت برای بازی های جاکارتا و کوتاه مدت برای المپیک ریو. ضمن اینکه باز هم تاکید میکنم اصرار صرف بر کاروان کیفی چندان منطقی نیست. وقتی میگوییم هند رقیب ماست برای این است که آنها تعداد بالایی مدال برنز دارند که این به طلا تبدیل خواهد شد. تبدیل مدال برنز ورزشکاران به طلا خیلی راحتتر از طلا گرفتن ورزشکارانی است که اصلا میدان بزرگ ندیدهاند.
حالا با پایان بازیهای آسیایی جلسات شما از کی شروع میشود؟
احتمالا اولین جلسه هیات اجرایی روز شنبه برگزار میشود. ما باید با جدیت عملکردمان را آسیبشناسی کنیم چون به نظر من بررسی علت باختها مهمتر از هر کار دیگر است.
روی بردها هم میتوان مدیریت کرد.
بله، به عنوان نمونه تکواندوکاران ما از حالا درگیر کسب سهمیه شدهاند، کشتی و وزنهبرداری و سایر رشتهها هم باید سهمیه بگیرند. حالا زنگ خطر هم توسط هند زده شده است. به نظرم این کشور در ورزش بسیار خطرناک شده است. ما باید نقاط ضعف و قوت حریفان را ببینیم و برنامهریزی استراتژیک داشته باشیم. عیار ورزش یک کشور در المپیک مشخص میشود بعد از آن بازیهای آسیایی.
درباره رسانهها چه نظری دارید؟ آنها به بازیهای آسیایی چطور پرداختند؟
باید از رسانه ملی تشکر ویژه کرد. خیلیها نمیدانستند بازیهای آسیایی کجا برگزار میشود، اما در ایران صدا و سیمای ما تمام ملت را متوجه این رویداد کرد. تمام رسانهها چه مکتوب، چه مجازی و چه شنیداری زحمت کشیدند. صدا و سیمای ما بعد از تلوزیون چین بهترین استودیو را گرفت و یکی از دلایلی که ایران توانست مسابقات را خوب پوشش دهد به خاطر این بود که مکان خوبی داشتند.
در پایان و سوال آخر اینکه بازیهای غرب آسیا در ایران کی برگزار میشود؟
قبل از عید که جلسه داشتیم تصمیم گرفتیم به تاخیر بیفتد، حالا باید در هیات اجرایی مطرح شود. ما باید ببینیم این میزبانی چه حاصلی برای کشور ما دارد.